سیستم درسآموخته باید به عنوان زنجیره تامین برای خلق دانشهای جدید در نظر گرفته شود. اما سوال مهم این است که چگونه میتوان اثربخشی آن را محاسبه کرد؟ دانشهای جدید شناسایی شده، به سایر دانشکاران منتقل شود تا آنها در کار خود بهبود ایجاد کنند. در صورتی که سیستم مدیریت درسآموخته به درستی کار کند، دانش، جمعآوری شده، نگهداری شده و وارد مستندات و راهنماهای سازمان شده و در فعالیتهای آتی سازمان مورد استفاده قرار گیرد. نیک میلتون در یکی از پروژههای خود سعی کرد تا با روشی که در ادامه بیان میشود ارزش آن را محاسبه کند. او زنجیره تامین درسآموختهها را به سه مرحله تقسیم میکند که عبارت است از:
کارفرمای مورد بررسی در این تحقیق، زنجیره تامین واضحی برای دروس آموخته ندارد، بنابراین اکثر کارکنان از طریق جستجو کردن میتوانند به دروس آموخته دسترسی یابند. با توجه به این شرایط نیک میلتون تصمیم گرفت از مخاطبان، تحقیقی به عمل آورد و نظر آنان را در خصوص موارد زیر جویا شود. افراد میتوانند با صفر درصد، 20 درصد، 40 درصد، 60 درصد، 80 درصد و 100 درصد در مورد هر گزاره، تخمین خود را بیان کنند.
متوسط پاسخ افراد به شرح زیر میباشد:
با استفاده از فرمولهای زیر میتوان اثربخشی انتقال درسآموختهها را تخمین زد.
اثربخشی انتقال درسآموختهها از طریق راهنماها = |
کسب * |
مستندسازی * |
استفاده |
6% |
46% |
32% |
43% |
اثربخشی انتقال درسآموختهها از طریق جستجو = |
کسب * |
جستجو * |
یافتن |
7% |
46% |
44% |
36% |
این آمار بسیار پایین میباشد. اجازه دهید که این آمار را با شرکتی مقایسه کنیم که مدیریت درسآموختهها را با جدیت دنبال میکند. آماری که در ادامه از این شرکت ذکر میشود بر اساس تحقیق و پرسشنامه نیست بلکه از طریق آمار منتشرشده سازمان به دست آمده است. در این سازمان افراد نیاز ندارند که برای درسآموختهها جستجو کنند بلکه با پیادهسازی درست زنجیره تامین، درسآموختهها را در رویهها و مستندات راهنما نهادینه میکنند.
با توجه به این آمار اثربخشی انتقال درسآموختهها 93 درصد است.
ابهامات زیادی در مورد این موضوع در سازمانها وجود دارد و همین امر میتواند به عنوان مانعی در مسیر خلق ارزش از شناسایی، تسهیم و استفاده مجدد از آن در نظر گرفته شود. اما واقعا "درسآموخته چیست؟". در ادامه تعدادی از تعاریف ذکر میشود:
مدیریت دانش در سازمانهای پروژهمحور ضرورتی انکار ناپذیر دارد و سازمانها سعی میکنند با مدیریت درسآموختهها بتوانند از مزایای مدیریت دانش در سازمان بهرهمند شوند اما یکی از عبارات آشنایی که در سازمانهای پروژهمحور میشنویم این است:
ما نمیتوانیم مدیریت دانش را اجرا کنیم، علی الخصوص مدیریت درسآموختهها را؛ زیرا پروژهها یکتا هستند و با سایر پروژهها متفاوت است بنابراین از درسآموختههای یک پروژه نمیتوان در پروژههای دیگر استفاده کرد. این جملات را اخیرا در یک شرکت فناوری شنیدم که هر پروژه، مشتری متفاوت، محصول متفاوت و ویژگیهای فنی متفاوتی دارد.
بحران پیشامدی است که به صورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ میدهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه یا جامعه میانجامد. بحران باعث به وجود آمدن شرایطی میشود که برای برطرف کردن آن نیاز به اقدامات اساسی و فوقالعاده است. بحرانها بر حسب نوع و شدت متفاوتند. بحران یک فشارزایی بزرگ و ویژه است که باعث در هم شکسته شدن انگارههای متعارف و واکنشهای گسترده میشود و آسیبها، تهدیدها، خطرها و نیازهای تازهای به وجود میآورد.
مدیریت بحران از اصطلاحات حوزه مدیریت است که به مجموعهای از فعالیتها، چارهجوییها و دستورالعملهایی اطلاق میشود که مدیریت یک سازمان در چالش با بحران انجام میدهد و هدف آن کاهش روند، کنترل و رفع بحران است.
درباره این سایت